غزل آقا در پاسخ به غزل امام(ره)

دانلود تقویم 1394 با پس زمینه گل و طبیعت زیبا برای دسکتاپ کامپیوتر

تاریخ درج مطلب: 14 / 3 / 1392

غزل مقام معظم رهبری در پاسخ به غزل حضرت امام خمینی(ره)

حضرت امام(ره) وجوه مختلف شخصیتی داشتند، گاه ایشان را در کسوت یک فقیه می‌بینیم، گاه در هیئت یک فیلسوف و بیشتر در قالب یک نظریه‌پرداز سیاسی که بر اساس مبانی اسلام حکومت دینی‌ای پایه‌گذاری کرد، اما در این میان وجه شاعری ایشان کم‌رنگ‌تر از دیگر ابعاد شخصیتشان است که شاید تحت تأثیر فعالیت‌های علمی و سیاسی ایشان قرار گرفته است. گذشته از این، امام(ره) هرگز به شعر از سر شاعری نگاه نکردند و اگر هم شعری سرودند، غلیانی بود که از وجود عارف‌منش ایشان برخاسته بود.
حضرت امام(ره) از همان اوان جوانی شعر می‌سرودند و به زعم بسیاری از کارشناسان سروده‌های ایشان هم از مایه‌های عرفانی ناب سرچشمه گرفته بود و هم استواری و انسجام یک غزل استوار را داشت. برخی دیگر نیز غزل ایشان را همانند غزل حافظ تعبیر کرده‌اند. ایشان از همان جوانی غزلیات نابی سروده بودند، اما متأسفانه در دوران پیش از انقلاب به دست ساواک و یا در نقل و انتقالات از بین رفته و به دست ما نرسیده است. اما بعد از انقلاب ایشان با تأکید بانو فاطمه طباطبایی (همسر حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) چند غزلی سرودند که هم‌اینک در قالب اثری مجزا به چاپ رسیده است.
بسیاری از اهالی ادب و هنر به استقبال از اشعار امام(ره) برآمدند و سعی کردند تا با همان مضمون و همان انسجام غزلی را بسرایند. در این میان غزل مقام معظم رهبری که در پاسخ به غزلی از امام خمینی(ره) با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم» جالب و خواندنی است که در ذیل می‌آید:



غزل حضرت امام خمینی(ره):
«من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم     چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم     همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم، شررى     که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز     که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم     خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد     از دم رند مى آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادى بکنم     من که با دست بت میکده بیدار شدم»


غزل مقام معظم رهبری در پاسخ به غزل حضرت امام(ره):
«تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی     تو طبیب همه‌ای از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان     دار منصور بریدی همه تن‌دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر     ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی     وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست     امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی     دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم     ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی»

(برگرفته از: پارسینه دات کام)

 


 


منتظر پیام ها و نظرات شما عزیزان هستم؛ با تشکر ـ ع. دشتی

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط با این مطلب: شعر، ،
:: برچسب‌ها: مقام معظم رهبری, امام خمینی, مشاعره,

بنده نه ادیبم، نه سیاستمدار، نه اقتصاددانم و نه هیچ چیز دیگر! سوژه های خود را از منابع مختلف گلچین می کنم، به امید آن که سهمی هرچند اندک در پُر کردن اوقات گرانبهای شما عزیزان داشته باشم. امیدوارم بنده را از نظرات مفید خود محروم نسازید!